تقویت خود و بازسازی زندگی پس ازطلاق چگونه امکان پذیراست؟

به نام خداوند بخشنده مهربان
بازسازی زندگی پس ازطلاق
(قسمت اول)
نویسنده: استادمنصورهمایونی نژاد
مربی، مشاور و سخنران در حوزه بهبود کیفیت زندگی در استان های اصلی کشور "از سال 1370 تاکنون"
کارشناس علمی برخی از برنامه های زنده و تولیدی صداوسیمای استان های تهران و اصفهان
نویسنده متون علمی-کاربردی در مطبوعات رسمی کشور
--------------------------------------------
الف) مقدمه:
واژه طلاق در ذهن شما، چه مفاهیم و معنی هایی را تداعی می کند؟
رهایی از جهنم  زندگی کسالت آور؟
رهایی از تجربه بیدارشدن از خواب، با خستگی شدید و شروع روزی جدید ولی بی معنی و با احساس افسردگی؟
فرار از دیدار کسی، که بازکردن چشم ها در اول صبح روبروی او،  نهایت عذاب است؟
یا بیرون افتادن از فضای افراد بافرهنگ و دور شدن از افراد هنجار جامعه؟
تبدیل شدن به فردی آزاد و رها، یا تبدیل شدن به فرد افتاده در جهنم افکار و احساسات درهم برهم و متضاد و آشفته؟
شاید هم برای بعضی از مردم، تجربه رضایت بخش مطابق مد روز شدن (همراه با جشن طلاق) ؟!!!
یا شاید هم تجربه لذت بخش برنده شدن و حتی احساس قهرمانی داشتن،  بخاطر تصاحب اموال و ثروت  طرف مقابل؟
ویا ...
به هر ترتیب، اکنون زمانی است که از حالت برزخ باید خارج شد.
احتمالاً برزخ طلاق عاطفی شما طی شده است ولی ما درباره فضای برزخی پس از طلاق قانونی صحبت می کنیم.
مجموعه مقالاتی را که از این به بعد باشما، به اشتراک خواهم گذاشت، تجربیاتی جهانی برپایه علوم به نتیجه رسیده است که متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی، کاملاً کاربردی می باشد.
ب) طی کردن مراحل 18 گانه "رهایی از آسیب های پس از طلاق" چگونه می تواند به افراد مطلقه جامعه کمک  کند؟
آسیب ها و ویروس های فکری و احساسی که باهمه وجود خود، باآن درگیرهستند را دیگر باخود حمل نکنند.
با این ویروس های فکری و احساسی، با اعمال مخرب شان زندگی دیگران را دچار اختلال نکنند.
برای ازدواج بعدی، دوباره با تکرار اشتباهات قبلی خود و یا با وقوع اشتباهات جدیدشان، شکست مجددی را بوجود نیاورند، بلکه برای زندگی جدیدشان آمادگی بیشتری داشته باشند.
از فضای انفعالی "من شکست خورده ناتوان"، خارج شوند ویا از رفتارهای پرازخشم  مدل "افرادپرخاشگر"، خود را برهانند و از محیط بازیگری "و با نقاب ریاکارانه" خارج شوند، تا درنهایت بتوانند رفتاری قاطعانه و در سطح سلامتی بالاتر را تجربه کنند.در این مجموعه مقالات، تلاش می کنم که با یاری خداوند رحمان، نتایج بکارگیری این تکنیک ها در مراجعین قبلی ام را، به عنوان مثال های کاربردی با شما به اشتراک بگذارم.(البته بطور کاملاً  ناشناس که اسرارشان محرمانه بماند)
امیدوارم شما نیز با به اشتراک گذاشتن تجربه های موفق خود با دیگران، ازطریق ایجاد هم افزایی (سینرژی) مثبت برای ایجاد جامعه ای سالم تر اقداماتی مؤثر انجام دهید.
ج) چرا گذر از این مراحل نیاز به یادگیری تکنیک های خودیاری و همیاری دارد؟
یقین دارم که می دانید برای رانندگی کردن بدون آسیب ویا با حداقل آسیب، باید دوره های نظری و عملی را طی کنیم و آزمونی را پشت سربگذاریم، تا پس از دریافت تأیید قبولی از کارشناس مربوطه، بتوانیم به جایگاه فرد توانمند در رانندگی با ماشین برسیم.
اما در جامعه ما، که با کمال تأسف هنوز هم برای ازدواج، آموزش به موقع و به اندازه کافی الزامی نشده است، نتایج ازدواج های غیراصولی و بدون کمک گیری از کارشناسان شایسته را، ازطریق ملاحظه آمار روزافزون طلاق شاهد هستیم.
قربانیان این اشتباهات، تا چه زمانی به تقویت سیر صعودی آمار طلاق کمک خواهند کرد، نمی دانم ولی آنچه که می دانم، آن است که تا زمان الزامی شدن آموزش های پیش از ازدواج ، این خود مردم اند که باید در عملکردشان نشان دهند، که پیشگیری بهتر از درمان است.
تجربیات علمی-کاربردی 25 ساله دکتر بروس فیشر، اثبات کرده که حداقل 10 هفته آموزش عملی برای یادگیری مؤثر این تکنیک ها مورد نیاز است و حداقل 1سال کار عملی مؤثر برای تغییرکردن از وضعیت حال بد، منتقل شدن به وضعیت حال خوب و استقرار در وضعیت حال عالی.
برای ورود به این مسیر خوشایند رشد و تعالی، بطور یقین نیاز به تکنیک های خودیاری و همیاری دارید.
تا بتوانید:
برای غلبه بر نیروی ایستایی تان و خروج از این فضای فلج کننده، از آن انرژی فردی و جمعی بهره مند شوید و تنها نظاره گر پلکان رشد و تعالی دیگران نباشید، بلکه اقدامات مؤثر را برای دیدن فضای بهشتی خودتان شروع کنید.
بتوانید به راه رشد و کمال در زندگی تان ادامه دهید و دربین راه متوقف نشوید.
در بین راه قبل از اتمام مراحل بازسازی، با یک ازدواج اشتباه مجدد، به سراغ ازدواج های هیجانی و طلاق های پی در پی بعدی نروید.جالب است که بدانید، بحران های مشابه ازجمله: مرگ همسر، اخراج شدن از محل کار و یا برکناری از سمتی خاص و امثال اینها در بعضی موارد با این فرآیند، الگویی مشترک دارند.
د) چرا کارشناسان باتجربه علمی دنیا، معتقدند که افراد مطلقه ضرورتاً  به این آموزش ها نیازدارند؟
وقتی با افراد آسیب خورده از طلاق صحبت می کنیم، حداقل نیاز به دانستن و بکارگیری راهکارهایی با هدف:
کاهش فضای رنج آنها
رهایی از فضای زندگی متلاطم و آشفته ای که دارند
تبدیل شدن به فردی توانمندتر نسبت به قبل (باهدف رسیدن به یک زندگی سالم استوار و محکم و پابرجا)را قطعاً لازم و ضروری می یابیم.
 
این افراد باید به نگرشی برسند تا اینکه بتوانند باخود بگویند:
"هرآنچه مرا نکشد، قویترم می سازد"
تبدیل شدن به فردی که با تمام وجودش احساس کند، اگرچه حتی گاهی بیشتراز ظرفیتش عذاب کشیده، ولی هم اکنون به فردی ارزشمندتر و توانمندتر از قبل تبدیل شده است و برای ساختن خانواده ای سالم، انرژی و انگیزه و توانمندی های کافی را بدست آورده است.
آنچه در طی این مدت باهمدیگر کار خواهیم کرد، درباره تغییر درفضای حقیقی عملی است (و نه صرفاً درفضای ذهنی) تا بتوانیم به اعتمادبه نفسی حقیقی برسیم و نه کاذب.
درضمن، به منظور آنکه شما عزیزان بتوانید، به راحتی بامطالب ارتباط برقرار کنید، درعین حال که پشتیبانی علمی قوی و به نتیجه رسیده برای مطالب مطرح شده، وجود دارد  ولی آنها به زبانی کاملاً ساده و ملموس بیان می شوند، تا بتوانید براحتی از آنها استفاده کنید.
آستین هایتان را بالا بزنید، کمربندتان را محکم کنید و بند کفش هایتان را محکم تر ببندید
زیراکه زمان عمل کردن فرا رسیده است.
برای اولین و دومین گام بازسازی زندگی پس از طلاق (یعنی گذر از مراحل انکار و ترس) دورخیزی پرقدرت و به اندازه کافی انجام دهید، زیراکه برای گذر از آنها،  انرژی قابل توجهی جهت غلبه برنیروی اصطکاک روانی اش نیاز داریم.
با ایمانی فعال، با داشتن پشتکار در انجام دادن اقدامات مؤثر، توسل به انرژی برتر الهی و توکل به حمایت لایتناهی اش، با سینرژی مثبت ایجاد شده از همیاری جمعی شروع می کنیم.
هرجایی که احساس کردید، انگیزه و انرژی تان تمایل به کم شدن دارد، تجسم دیداری، شنیداری، حسی و استدلالی تان را بر روی زمانی متمرکز کنید، که رهاشده از آسیب های تان، با داشتن توانمندی هایی بسیار بیشتر از قبل، آمادگی داخل شدن به زندگی عاقلانه و هیجان انگیز با همسرشایسته موردعلاقه تان و فرزندان پراز مهرو عشق پاک الهی تان را پیدا کرده اید و هر روز جدید را به عنوان دریافت یک  هدیه ارزشمند الهی می بینید.
ه) در پایان :
به نظر می رسد، برای مردمی که حداقل 2 سال از عمر (غیرقابل برگشت) شان را برای دریافت مدرک فوق دیپلم، یا 4 سال آن را برای دریافت  مدرک لیسانس و سالهایی بیشتراز اینها را برای دریافت مدارک فوق لیسانس، دکترا، تخصص و فوق تخصص در رشته های مرتبط به کسب و کارشان صرف می کنند، (آن هم برای بکارگیری حداکثر 8ساعت درطول یک روز)، استفاده حداقل زمان (یعنی 2سال) باهدف بکارگیری آنها به مدت 1 عمر زندگی (آن هم بطور یقین برای لحظه به لحظه اش) مدتی منطقی و اندک به نظر می رسد، تااینکه نه تنها بتوانند از افتادن درمسیرهای زایل کننده زندگی پیشگیری کنند، بلکه بتوانند کیفیت زندگی شان را  همانطوری که شایسته اش هستند تجربه نمایند.
در دانشگاه زندگی، تا زمانیکه واحدها را پاس نکنیم، نمی توانیم به واحدهای بعدی و درجات بالاتری برسیم.
از قوانین این دانشگاه، که رییس عاشق و دلسوزاش "خداوند بخشنده مهربان" برای ما وضع کرده، متواضعانه تبعیت کنیم تا بتوانیم زندگی مان را زندگی کنیم و نه اینکه فقط زنده باشیم.
پس بیاییم، هرقسمت از آموزش های کامل، بی نقص و کاربردی دانشگاه زندگی را به درستی بیاموزیم و ازآزمون الهی آن با موفقیت و سربلندی بیرون آییم، تا بتوانیم با اقتداری بیشتر، زیستن در جایگاه اشرف مخلوقات و جانشینی خداوند را تجربه کنیم.
تجربه ای ماندگار،  باثبات و با احساس رضایت مندی روزافزون، در دنیای "والدحمایتگر و کودک درون" ، همچنین در دنیای بیرونی مان "با دیگر انسانها و کل کاینات" و مهم تر از همه رسیدن به درجه شگفت انگیز احساس رضایت مندی ما از خداوند و خداوند از ما.
پایان قسمت اول
مورخ:  23/9/1393  ساعت 15:16
همواره شاداب و پیروز و سربلند باشید